زعفران بانو

شادبودن بچه هام بزرگترین خواسته ی زندگیم

جشن قدم

خوشگل مامان :درست چند روز بعد از تولد یکسالگیت تاتی تاتی کردی و این شد اغاز راهی طولانی و پر فراز و نشیب که قراره در مسیر موفقیت برداری.  به یمن قدوم مبارکت یه جشن قدم سه نفری گرفتیم و تا اخر شب من وبابایی کمکت کردیم تعادلت رو توی راه رفتن حفظ کنی .نیایش خانم هم از این که تونسته بود راه بره خیلی خوشحال بود ...
5 دی 1391

اولین بهار بودنت

فرشته خانمم یک شب قبل از اینکه زمینی بشی دیوان حافظ رو باز کردم .خواجه شیراز نوید امدنت را اینگونه به من داد:  شممت روح وداد وشمت برق زصال    /بیا که بوی ترا میرم ای نسیم شمال  امسال شهریور تو در کنار ماهستی وما یکسالگی ترا جشن میگیریم ...
1 دی 1391